امروز عکس تنهاییم را قاب گرفتم
عکسی در ابعاد
سه در بی نهایت
دنیـــــا ، تنهایی های زیادی داره ؛ رابطه هایــــــــی که با همه بوده است ، عجب هرزه ایست … این تنهایی !
در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟ تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟ با آنکه ز ما یاد نکردی.. ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟
آرزو کن با من
که اگر خواست زمستان برود
گرمی ِ دست ِ تو اما باشد
آرزو کن با من
“ما” ی ما ” من” نشود سایه ات از سر ِ تنهایی ِ من کم نشود . . . ![]() جز ساغر و میخانه و ساقی نشناسم بر پایه ی پیمانه و شادی ست اساسم گر همچو همای از آتش عشق بسوزم از آتش دوزخ نهراسم ٬ نهراسم عشق های امــروزی
|
|