شادبودن بهترین انتقامی ست که میشه از دنیایی نامرد گرفت...
|
یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 8:21
 علی هنوز که رو خاکیم یادمان نمی کنند وای به روزی که خاکمان کنند....!! یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 8:17
علی این روزها جویدن زندگی مشکل شده نجویده قورتش میدم امان از این زخم معده...! یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 7:53
علی درویشی به اشتباهه فرشتگان به جهنم فرستاده می شود؛ پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید، رو به فرشتگان می کند ومی گوید:جاسوس می فرستید به جهنم؟ از روزی که این مرد به جهنم آمده مدام در گفتگوست وجهنمیان را راهنمایی می کند؛ سخن درویش که به جهنم رفته بود این چنین است: با چنان عشقی زندگی کن که حتی بنا به تصادف، اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.... یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 7:38
علی من اینجا بس دلتنگم...!! شنبه 28 ارديبهشت 1392 12:12
علی گذشته را باید به فراموشی سپرد؛ زندگی در گذر است؛ بدون ایستادن.... زندگی الان ماست.. وآینده... شاد باش وبخند حتی بی دلیل... شنبه 28 ارديبهشت 1392 12:6
علی سیر شده ام ازبس که از آدمها زخم خورده ام...!! خدا خیرتان بدهد به من محبت دورغین تعارف نکنید؛ من سیرم.... شنبه 28 ارديبهشت 1392 12:2
علی وقتی کوچیک بودیم ته همه چی ده تا بود...! بستنی ده تا میخواستیم...! بابا رو مامان رو ده تا دوست داشتیم...! خلاصه ته دنیا واسه ما ده تا بود.... ولی خیلی باارزش... به اندازه همون ده تایی بچگی دوست دارم... فکر کن چقدره....!!! شنبه 28 ارديبهشت 1392 11:56
علی امروزفقط غمگین نوشتم... چون دلم غمگین است... کاش شادی را داشتم کمی..!!! شنبه 28 ارديبهشت 1392 11:5
علی دلم گاه شاد می شود گاه غمگین.... لحظه های غمگینش بسیار است... وشادی قدر یک پلک زدن است... شنبه 28 ارديبهشت 1392 9:55
علی اگر به یاد کسی هستیم؛این هنر اوست نه هنر ما... "شکسپیر" شنبه 28 ارديبهشت 1392 9:16
علی درد هایم همیشگی ست... غم هایم تکراری.... کاش شادی هم برایم تکراری بود... کاش... همیشه خنده ها هم تکراری بود...
شنبه 28 ارديبهشت 1392 9:11
علی بودنت با نبودنت برایم یکی شده است.... بودنت که با بی وفاییت... نبودنت هم با درد دلتنگیت... برایم درد آور است... کاش هرگز نبودی تا من هم درگیر این همه درد نبودم شنبه 28 ارديبهشت 1392 9:8
علی
همیشه چوب ســــــــوختنی نیست
جمعه 27 ارديبهشت 1392 23:46
علی از تو گله ای ندارم بشکن... کمرم را بشکن.. دلم را بشکن.. اما یادت باشد من یک مرد هستم غرورم را نشکن بیمعرفت جمعه 27 ارديبهشت 1392 23:45
علی شاید با مرگ.... با مردنم بتوان از این آدمها انتقام گرفت... شاید....! جمعه 27 ارديبهشت 1392 23:0
علی خسته ام دیگر از بودن پوچ خسته ام.... نمی دانم... نمی دانم خدا هست....؟ خدا مرا می بیند...؟ یا حر فهایم را می شنود....؟ خدایا یک بار بگذار بخندم.... خواهش... جمعه 27 ارديبهشت 1392 22:54
علی داشتم روزهای بی تو بودن رو ورق می زدم... شاید خیلی ساده گذشتن... ولی نمی دانی چقدر سخت بود همه ثانیه هاش تا بگذرن... نمی دانم گناهم چیست که اینگونه مجازاتم کردن به شکستن واشک... جمعه 27 ارديبهشت 1392 22:52
علی برو هر جا دلت می خواهد... برو... تو رفتی تو جمع ادمهایی که نامردن وبی معرفت... دیگه مهم نیست باشی یا نباشی... حتی دلم نمی خواد خدا مواظبت باشه...! جمعه 27 ارديبهشت 1392 22:49
علی دلم راشکستی بی بهانه.... کاش بهانه ای بود تا دل من را راضی می کردی به رفتنت.... نه اینکه بی دلیل بشکند... نه اینکه بی دلیل بگرید.... چرا ادمها اینقدر دلها را می شکنند... جمعه 27 ارديبهشت 1392 22:46
علی همیشه به خودم گفتم نمیشه اعتماد کرد به کسی... ولی باز دلم خواست اعتماد کنم...! نمیدانم چرا با اینکه می دانم بی معرفتی این کار را کرده ام....؟ جمعه 27 ارديبهشت 1392 22:44
علی نمیدانم چرا بارها بهم گفتی تا آخرش باهاتم اما قهر کردی بازم ولی وقتی دوباره برگشتی بازم باورت کردم نمیدانم... سه شنبه 24 ارديبهشت 1392 14:44
علی غیـــرت مــــــردانه ات کـــــجاست ؟ یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:39
علی خدایا یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:38
علی تو رفته‌ای یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:32
علی برعکس پول هایم زندگیم گوشه دارد ، همانجا که همیشه تنها مینشینم ! یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:31
علی همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان: یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:31
علی تنهایى راه رفتن سخت نیست … ! یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:29
علی از تنهایی بمیـــر یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:28
علی تــــنهـایـــی ام ، یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:27
علی دکتر پای نسخه ام بنویس “ممنوع ملاقات” یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:26
علی تنهایی آدم ها به عمق دریاست یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:25
علی وقتی که تنهام ، بالاتر و بهتر میتونم پرواز کنم یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 23:19
علی دلم گرفته گاه.... گاه می پرسم دلیل زنده بودنم چیست...؟ یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 22:40
علی گاه دلم میگیرد چشمانم اما نمی بارد...! اما اکنون هم دلم هم چشمانم می بارند.... یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 22:35
علی امروز بازم خبرمو گرفتی...دلم چقدر واست تنگ شده...هنوزم همونی بودی که هستی...عاشقمی...عاشقتم خیلی...مراقب خودت باش عشقم...حیف که این ادما مارو از هم جدا کردن... شنبه 21 ارديبهشت 1392 11:8
علی هر کی اومددو سه روزی از دلم بازیچه ای ساخت، دلم هم مثل عروسک ساده بود دل به دلش باخت، گله وگلایه ای نیست بی وفایی رسم عشقه، عاشقا تنها می مونن تنهایی مرام عشقه.... شنبه 21 ارديبهشت 1392 11:4
علی میخوای کسی فراموشت نکنه ازش پول قرض بگیر!!!... سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 17:34
علی نگذاريد زبان شما از افكارتان جلوتر برود.((شيلون)) سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 17:34
علی انديشه كردن كه چه گويم به از پشيماني خوردن كه چرا گفتم.((سعدي سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 17:33
علی |
درباره سایت
به وبلاگ خودتون خوش اومدید امیدوارم لحظات خوشی رو بتونیم اینجا سپری کنیم کنار هم وبتونیم باهم دیگه وبلاگو بچرخونم و لطفا انتقادات و پیشنهادات خودتون رو بگید دوستون دارم:* پیوندها
|
تبادل
لینک هوشمند