تنم میلرزد...
از باد سرد تنهایی...
احاطه ام کن با آغوش گرمت که سخت میدانیم تنهایی چیست....
وتنهایم مگذار...
که میدانیم بی هم نمیتوان بود....
تنم میلرزد... از باد سرد تنهایی... احاطه ام کن با آغوش گرمت که سخت میدانیم تنهایی چیست.... وتنهایم مگذار... که میدانیم بی هم نمیتوان بود.... محبوبم بیا باهم زیر باران بی چتر... قدم بزنیم... وبخندیم.... به خودمان...به دیوانگیمان... وبا هم عهدببندیم... زیر باران که تا آخر این عشق با همیم... وباز ابرهای بارانی به سمت دلم در راهند.. که باز چشمانم را بارانی کنند... عجب طوفانیست در حوالی دلم... اگه بهش زنگ میزنى , رد میکنه…
اگه بهش میگى دوستت دارم , اون فقط میخنده…
اگه شبـــــآ بدون شب بخیر گفتن تو خوابش میبره…
یعنى تاریخ انقضاى تـــــو تو دلش تموم شده
انگار این یـــــه قـــــانونه
بآ قانون آدمـــــآ نجنگ…
غرورت لـــــه میشه…
گفتم بیا…گفت پاهایم یخ زده…به پایش سوختم… پاهایش گرم شدو رفت… ادم بشو نیستم بالبخندت خر میشوم بادوریت سگ درد دارد “امروز”حرفی برای گفتن نداشته باشی
با
کسی که تا “دیروز” تمام حرف هایت را فقط به او می گفتی .
دلم را"تهدید"کرده ام...که اگریکباردیگربهانه ات رابگیرت میدهم "دوباره" بسوزانیش... گاهی وقتها "یک شب" "چند روز" طول میکشد. زیباتریــــــــن گـــناه منی!! فـرهـاد " را خـیـلی دوسـت دارم... دوستت خواهم داشت درسکوت که مبادادرصدايم توقعي باشدکه خاطرت رابيازارد..
ایرانیها میگن:از دل برود هر انکه از دیده برفت اما فرانسوی ها میگن به قلب ما نزدبک است ان کس که از چشم های ما دور است.فرانسوی میخوامت
یه لحظـه گـوش کـن خـــدا ؛
جـدی میگــم . . .
نه بچـه بـازیِ نـه ادا و اطــوار ،
تو این دنــیا ...
حــالِ خــیلی هـا اصـلا خـوب نیـست !
یـه دسـتی بـه زندگیـشون بکـش
" لـــــ ـــــــ ــــطــفا " من.. شیفته ی آن بوسه ی هول هولکی ام که دیرت شده اما... ازخیرش نمیگذری.......
عشق هاي امروزي: همه تقصیرات تو را انداختم گردن تقدیر...بیچاره تقدیر...آش نخورده و دهن سوخته شد!! محبوبم....دل نگرانم..! وصفت هنوز در ذهنم نمی گنجد.. چرا که هنوز شاید دل بسته ات نشده ام... ولی می دانم که خوبیهایت گر فتارم کرده است... گرفتاریک لبخند پر محبتت که دل را می برد... صدای خند های زیبایت که دلنواز دلم است... دلم می لرزداز تمام دلگیریها،می ترسم که مبادا برنجی، می ترسم که مبادا کم شود از مهربانیت، دلم می لرزد از تمام بی گناه بودنها.... که مبادا به ذهنت خطور کند گناهکارم...ومرا... مجازات کنی به جرم خواستنت... دلم آرام نمیگیرد تا زمانی که بدانم؛ همانی هستی که بودی دلم غمگین است...!!! چرا...؟ وقتی یادحرفات؛یادبودنت می افتم... یاد اینکه دیگه نیستی کنارم... دیوونه میشم...!! میگن بی وفا شدی...میگن رفتی پیش خدا...!! خدا همیشه خوبهارو با خودش میبره... خدیا...چرا...؟؟ نمیشه یه بار مثل تو قصه ها آرزمو بر آورده کنی... خدایا گـاهـے بــایـد رفـت و بعضـے چیــزهــاے بـردنـے را ، بــا خــود بــرد ! مثل یــــــاد مثل غــــرور اینم یه یادگاری دیگری ازتو.... ای خدا....
سلام.... وقتی به این عکس نگاه میکنم یاد تو می افتم... بی اختیار..
سمفونی دلم غمگین مینوازد امشب... دلم گرفته وخیلی تنهام....چرا من تنها بمانم...!!! کارگرخسته ای سکه ای از جلیقه کهنه اش دراورد تاصدقه دهد*ناگهان جمله ای را روی صندوق دید منصرف شد... صدقه عمر را زیاد میکند آבم ها
همه واسم دنیا کنید... شاید خدا دعای شمارا قبول کند... شاید...!!! که تنها نمانم دیگر.... خدایا.... دیگه به جایی رسیدم که هر چی پیش میاد... میگم حتما تقدیر توئه.... حتی اگه بخوام بی عشق زندگی کنم...!!! بازم شاید خودمو گول میزنم....ولی این دفعه... تنهام نزار... واجازه بده.. این بار تو سرنوشتم بنویسی...تنها نمی مانم....دیگر...!!! چی می شد حتی یه لحظه... باتو...!!تو این کوره راه باهات بودم...! حتی به قدر یه پلک زدن....! |
|