اگه کثافت رو با خودکار معطر بنویسی هم
چیزی از معناش کم نمیشه !
درست مثه آدمهای گندی که
لباس و آرایش و موقعیت خوب دارن !
خاص بودن توی مغز اتفاق میفته ، نه توی عکس ! سیاهی لبهایم از سیگار نیست…! سکوت من هیچ گاه نشانه ی رضایتم نبود ! مردم اینجا چقدر مهربانند ، دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش درست کردند یک عالمه اتفاق دوره ام کرده اند به سلامتی تنهایم که هروقت بهش خیانت کردم بازم اومد سراغم . . . . آنلاین که میشوی انگشتانم به لکنت می افتند . . . همه ماهر شده اند یک نفر هزاران نفر را با هم دوست دارد ! اما من … ناشیانه به یک نفر دل میبندم هزاران بار باور کن خیلی حرف است وفادار دست هایی باشی که یکبار هم لمسشان نکرده ای خنده دار است ، نه ؟ ! که تو هی مرا دور بزنی و من دلم را خوش کنم که در محاصره ی تو هستم. . . . دلم میخواهد عاشق باشد عقلم میخواهد عاقل باشد این میگوید زود باش آن میگوید دور باش احساسم این روزها دوشیفت کار میکند و حقوقش را از من میگیرد . . . . . . پــــلاک کوچـــه ، حـــتــــی آدرس خانـــــه ام را عـــــوض کــرده ام چه فایــــده ، یــــاد تــــــــــــــو در پــــرت تــــرین خیـــابـــان های این شـــهــــر هـــم مـــــرا به راحــتــی پـــیــــدا می کـــنـــد…. میگویند شکستنی رفع بلاست ای دل تحمل کن شاید حکمتیست . . بودن یا نبودنت مهم نیست آنقدر دوستت دارم که به حضورت نیازی نیست همانند خدا که هست اما نیست . . صبورانه در انتظارم بمان هر چیز در زمان خودش رخ می دهد باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند . . . . جان فدای او که یادم می کند یاد او هر روزه شادم می کند مهربانی های او شیرین شکر با مرامش کیش و ماتم می کند . . . به روزها دل مبند. روزها به فصل که می رسند، رنگ عوض می کنند. با شب بمان. شب گرچه تاریک است ولى همیشه یکرنگ است . . . عاشقی یعنی بعد از دو ساعت اس ام اس بازی با عشقت شب که دلتنگش میشی دوباره میشینی همون اس ام اسای تکراری رو میخونی بیائید تا هستیم همدیگر را لمس کنیم، سنگ قبر احساس ندارد . . . چــقــدر مــتــفــاوتـــنــد آدمــهــا . . . عــشــق بــرایی یــکــی دلــگــرمــی . . . و بــرای دیــگــری ســرگــرمــی . . .
“عشق” یعنی :اختیار بدی که نابودت کند اما “اعتماد” کنی که این کار را نمی کند . . .
” سکوت “ خطرناکتر از حرفهای نیشدار است کسی که سکوت میکند ، روزی ” سرنوشت “ حرفهایش را به شما خواهد گفت جلوتر نیا خاکستر می شوی اینجا دلی را سوزانده اند....!!! امیدواربودم به پای هم پیر شویم..... نه به دست هم...! کاش دلیلی می آوردی تا،عقل حکم برائت دلم را از گناه دوست داشتنت را صادر کند...! و سهم من ازتو تنها یک نگاه از سرعشق بود.... که آن هم سالهاست از من گرفته اند! باد آورده را باد می برد!!! اما تو...... که با پاهای خودت آمده بودی...! چه خوشبختم من که دستانم هنوز بوی تورا می دهد....!!! هیچ اتفاقی نیفتاده.... ستون حوادث هنوز خالیست....! زنده ام بی تو؛باورت می شود....!!! |
|